"من این بندگی را دوست دارم،
همین بندگی که منفور همه است!
برای من چه آزادی بدون او؟21سال از عمرم می گذرد...تقریبا از 12 سالگی پدرم مرا آزاد گذاشته است،شش سال آزاد بودم و کور...زندگی را نچشیدم،سه سال است که او را دوست دارم،زنجیری شده ام و زنده ام!
آزادی من در بندگی اوست"
ورق پاره های زندان-بزرگ علوی