خیلی هامان
از هر طرف که رفتیم
بلخره به چهارراه بدرقه رسیده ایم
جانی را بدرقه کرده ایم
جانانی را چشم به راه بوده ایم
اشک ریخته ایم..
آغوش کشیده ایم..
که
یک روز خودمان هم در آرزو و امتنای رفتن
در اندوه دل کندن
.
.
.
بدرقه ها و خداحافظی ها
زخم آخرین آغوش
که یک روز به چهارراه بدرقه میرسیم.