زنانگی:)

من یک زنم .

هر چقدر هم که ادای محکم بودن را دربیاورم ،

هر چقدر هم که ادای مستقل بودن ،

اینکه " ممنون ! خودم از پسش برمی آیم . "

باز هم ته تهش

به آن سینه پهن مردانه ات نیاز دارم ؛

به دست هایت حتی .

نمی دانی چه لذتی دارد وقتی تو از خیابان ردم می کنی !

شیرین ی لحظه لحظه ها!

مال کسی بودن ؛

شاید محدودیت بیاورد ،

لجت را دربیاورد ،

عصبانیت کند ،

و هزار چیز دیگر .

ولی تعلق خاطری که ایجاد می کند .,

آه از تعلق خاطری که ایجاد می کند!

دلبرکم...زن قصه های من!

زن را نمی شود درک کرد

...زن را نمی شود فهمید...

زن را نمی توان شناخت...

زن را نمی توان عوض کرد...

زن را حتی نمی شود فراموش کرد...


... زن را فقط می توان عمیــــــــــــــــــق دوســت داشت!!

حتی اگر زنی بد کاره باشد

زیرا
او یک کار می کند
و تو نمی دانی که چه کار ها که نکرده ای
او در انزوای خود می گرید
و تو به کداممان می خندی نمی دانم
او هنوز انسان هست
...
و من نمی دانم که چه موجودی هستی
او برای زنده ماندش مجبور است
و تو برای سرگرمی ات می خواهی
او احساس دارد
و من نمیدانم وجدانی هم داری؟
خوشا به حال او که تنش حراج است
و افسوس که تو قلبت و مغزت
و وای به حال ما که او را فاحشه می نامیم و تو را عاشق و روشنفکر

 

دوز بالا...زن بودن!

من زنم...
بی هیچ آلایشیبی هیچ آرایشی!
او خواست که من زن باشم

که بدوش بکشم بار تو را که مردی

و برویت نیاورم که از تو قویترم
من زنم

من ناقص العقلم

با همین عقل ناقصم

از چه ورطه هایی که نجاتت نداده ام
و تو عقلت کاملتر از من بود!!!
من زنم
...
یاد گرفته ام عاشقت بمانم

و همیشه متهم به هرزگی شوم...
حال آنکه تو بی آنکه عاشقم باشی

تظاهر کردی با من خواهی ماند!
من زنم
...
کوه را حرکت میدهم

بدون اینکه کلمه ای از خستگی و دلسردی به زبان آرم
و تو همواره ناراضی و پرصدا سنگریزه ها را جابجا میکنی
چرا که تو نیرومند تری!!!
من زنم
...
وقت تولد نوزاد
...
تلخی بیداری شبها بر بالین فرزندمان
...
سکوت و صبر در زمان خشم تو مال من،

لذتهای شبانه...
خوابهای شیرین و افتخار مردانگی مال تو
!
عادلانه است نه؟؟؟

من زنم...
آری من زنم
...
او خواست که من زن باشم
...
همچنان به تو اعتماد خواهم کرد
...
عشق خواهم ورزید
...
به مردانگی ات خواهم بالید
...
با تمام وجود از تو دفاع خواهم کرد
...
پشتیبانت خواهم بود
...
و تو مرد بمان
!
این راز را که من مرد ترم به هیچ کس نخواهم گفت باشد...

 

دل ِشیشه ای...

هوای خوب
مثل
زن خوب است
همیشه نیست
زمانی که هم است
دیرپا نیست.مرد اما
پایدار تر است.اگر بد باشد
می تواند مدت ها بد بماند
و اگر خوب باشد
به این زودی بد نمی شود.اما زن عوض می شود
با
بچه
سن
رژیم
حرف
ماه
بود و نبود آفتاب
وقت خوش

زن را باید پرستاری کرد
با عشق... 

حال آن که مرد
می تواند نیرومند تر شود
  اگر به او نفرت بورزند.
 


چارلز بوکوفسکی

زن...

فهمیدن یک زن سخت نیست،

 

زن سراسر ناز است و نیاز
گریه ها،خنده ها،حرفهایش تنها برای مردش هست
او عشق می خواهد و آغوش...
سینه ایی مردانه ،شانه ای برای تکیه دادن
  فهمیدن یک زن سخت نیست باور کن !!