آورده اند که : دو دوست ،مدتها با هم بودند . روزی ،نزدیک شیخی رسیدند . شیخ گفت: چند سال است که شما هر دو هم صحبتید؟
گفتند:
چندین سال!
گفت:
هیچ میان شما در این مدت ،مناز عتی بود؟
گفتند ؟
نی ، الا موافقت!
گفت:
بدانید که شما به نفاق ،زیستید!
لابد حرکتی ،دیده باشید که در دل رنجی ، و انکاری آمده باشد بناچار!؟
گفتند:
بلی !
گفت:
آن انکار را ،به زبان نیاوردید از خوف؟
گفتند که :
آری!
مقالات شمس
عالی.کسی که دشمنی در زندگی نداره یه جای کارش خرابه.
مرسی.