زن!

ﺩﺭ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻣﻦ/ ﻫﯿﭻ ﮐﻮﭼﻪ ﺍﯼ/ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻫﯿﭻ ﺯﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ/ ﻭ ﻫﯿﭻ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ…/ .........بن ﺑﺴﺖ ﻫﺎ ﺍﻣﺎ/ ...ﻓﻘﻂ ﺯﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﺎﺳﺪ ﺍﻧﮕﺎﺭ.../ ﺩﺭ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻣﻦ/ ﺳﻬﻢ ﺯﻧﻬﺎ ﺍﺯ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎ/ ﺗﻨﻬﺎ ﭘﻞ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ/ ﮐﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺧﺮﺍﺏ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ.../ ﺍﯾﻦ ﺟﺎ/ ﻧﺎﻡ ﻫﯿﭻ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻧﯽ/ ﻣﺮﯾﻢ ﻧﯿﺴﺖ/ ﺗﺨﺖ ﻫﺎﯼ ﺯﺍﯾﺸﮕﺎﻩ ﻫﺎ ﺍﻣﺎ/ ﭘﺮ ﺍﺯ ﻣﺮﯾﻢ ﻫﺎﯼ ﺩﺭﺩ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﯼ ﺍﺳﺖ/ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﯾﮏ،ﻣﺴﯿﺢ ﺭﺍ/ ﺁﺑﺴﺘﻦ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ....

نظرات 1 + ارسال نظر
مـــینای فــردوس دوشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:42 ق.ظ

الهی بگردم...

چه‌قدر مظلومیم ما. واقعا چرا هیچ خیابونی به اسم زنان بزرگ میهن نیست؟ کم که نداشتیم بانوهای جوانمرد!

خیلی نامردند مردا. یه وقتا یه کارایی می‌کنن دل آدم می‌شکنه. صنم... نمیگن ما گناه داریم؟!

...

بیا به سرزمین پیچیده. برای nامین بار دعوتت می‌کنم. تازشم سرزمین منو وصل نکردی به پاره‌های بودنت

این جوریاست!

در پناه خدا...

وصلی به دلم....
به جونش راست میگم!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد