کار-نامه2

یک مردی هست آنجا(دانشگاه را می گوییم!)

که زلال تر از نگاهش ندیده ام!

به جان نمانده ام -قسم-

انقدری مقید و سر به زیر و نجیب است که ادم دلش می خواهد یک نمونه داشته باشد برای تکثیر!

ماه ها یا نمی دانم سال ها میشود که اینچنین انسان!هایی دور  برم ندیده بودم

قانع

خجالتی و مقید

که اینها نه در کلامش...

در لحن صدایش!

صدای نگاهش!

نگاه به پایین اش!

شیوه ی چای تعارف کردنش...

وای....وای...خدای من

آقای آقاجانلو را که در 6 ماه تنها 500 تومان حقوق به خانه برده

سلامت و دور از ماها نگاهش دار!

.

.

.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد